مادر شوهرم از من متنفر است !چه کنم ؟

بعضی از مادران نمی‌توانند این موضوع را قبول کنند که پسرانشان بزرگ شده‌اند و باید ازدواج کنند تا زندگی مستقلی را برای خود آغاز نمایند به همین دلیل با عروسان خود مخالفت می‌کنند .گاهی نیز پسران با دخترانی که مادرشان انتخاب کرده‌اند ازدواج نمی‌کنند و با دختران دیگری که خود انتخاب کرده‌اند ازدواج می‌کنند

بعضی از مادران نمی‌توانند این موضوع را قبول کنند که پسرانشان بزرگ شده‌اند و باید ازدواج کنند تا زندگی مستقلی را برای خود آغاز نمایند به همین دلیل با عروسان خود مخالفت می‌کنند .

گاهی نیز پسران با دخترانی که مادرشان انتخاب کرده‌اند ازدواج نمی‌کنند و با دختران دیگری که خود انتخاب کرده‌اند ازدواج می‌کنند ، این موضوع نیز می‌توانند دلیل دیگری باشد که مادر شوهر ، نمی‌تواند آن دختر را به عنوان عروس خود قبول کند به همین دلیل با او ناسازگاری داشته باشد .

در این مقاله قصد داریم توصیه هایی را مطرح سازیم تا دید منفی مادر شوهرتان به شما کمتر شود .

گاهی حتی بعد از گذشت چندین سال از ازدواج پسرشان با یک دختر ، هنوز مادر شوهر او را به رسمیت نمی‌شناسد و گاهی او را برای مراسم ، مهمانی‌هادعوت نمی‌کند ، به خانه ی پسر خود نمی‌رود و مسائلی از این قبیل ..

این مسائل تاثیر منفی بر روحیه ی پسر بخصوص فرد تازه واردی که به عنوان عروس وارد خانواده ی آنها شده است می‌گذارد .

در این گونه موارد معمولا پسر به تنهایی به دیدار خانواده اش می‌رود ، همسرش در منزل به تنهایی می‌ماند تا شوهرش از دیدار مادرش باز گردد ، زیرا می‌داند اگر او نیز با همسرش به دیدار مادر شوهرش برود ، از جانب مادر همسرش مورد استقبال خوبی قرار نمی‌گیرد به همین دلیل ترجیح می‌دهد که نرود . اگر این موضوع برای شما پیش آمده است و شما همراه همسرتان نمی روید باید بگوییم تا حدودی حق با شماست اما بیایید کلی‌تر و با سیاست بیشتری به این مساله بپردازیم .

بعضی از والدین هنگامی که فرزندان خود را بزرگ می‌کنند به آنها بیش از پیش وابسته می‌شوند ، فرزندان نیز به والدین شان وابسته هستند اما با به دست آوردن شخص دیگر ، این وابستگی کم تر می‌شود .

بخصوص این رفتار بیشتر در مادر‌هادیده می‌شود زیرا مادران به پسران خود وابسته تر هستند . به همین دلیل شما باید یک استراتژی خاصی را برای مقابله با این رفتار مادر شوهرتان آغاز کنید .

در این کار نیز همسرتان که پسر خانواده است نقش اساسی دارد ، او کم کم و به مرور زمان باید مادر را برای این که به نبود او عادت کند آماده سازد .

در مرحله ی بعدی شما باید وارد عمل شوید ، رفتار و صحبت هایتان باید طوری باشد که مادر شوهرتان این احساس را نداشته باشد که شما می‌خواهید پسرش را برای همیشه از او بگیرید ، او دیگر نمی‌تواند پسرش را ببیند .

باید با رفتار صحیح و مناسب به او اطمینان بدهید که مانند سابق همسرتان پسر او باقی خواهد ماند . بدین معنا که او هر وقت تمایل داشته باشد می‌تواند پسر و عروسش را چه در منزل شما چه در منزل خودش ملاقات کند .

با وجود این اعمال مادر شوهرتان این اطمینان را کسب می‌کند و شما را راحت تر و ساده تر می‌تواند قبول کند .

زیرا او در افکارش شما را به عنوان شخصی می‌بیند که می‌خواهید پسرش را از او بگیرید ، شما جایگزین جدیدی برای نقش مادری او هستید . شما می‌توانید با توضیحاتی که برای او می‌آورید او را قانع سازید که حتی شما را به عنوان دختر خود قبول کند .

شما نباید در خیلی از موارد عکس العمل در برابر رفتارهای غیر منطفی او نشان دهید چرا که ممکن است این عکس العمل به ضررتان تمام شود و همسرتان هم این امر به او مشتبه شود که شما هم در بجود آمدن این احساس مادرش نقش دارید و او را حساس کرده اید.

از زمان های خیلی دور نیز به رابطه ی عروس و مادر شوهر با دید منفی نگاه می‌شد اما به مرور زمان این موضوع رنگ باخته است و شدتی را که در زمان های قبل داشته است را دیگر ندارد .

در ضمن توجه داشته باشید که مادر بزرگهای ما یک ضرب المثل قدیمی داشته اند که :

"قبل از ازدواج چشمانت را کاملا باز کن و از کنار هیچ مساله ای ساده نگذر ولی بعد از ازدواج خیلی مواقع چشمانت را ببند

forum.persiandown.com