سیاست و مدیریت
آن هم حکومت حضرت
امیر است که همهتان مىدانید و آن وضع حکومتش و آن وضع سیاستش و آن وضع
جنگهایش،نگفت که ما بنشینیم در خانهمان دعا بخوانیم و زیارت بکنیم و چکار
داریم به این حرفها،به ما چه.(660)29/11/ 56
نماز عید غدیر عبادتى مستحب است که فقهاء ـ رضوان الله
علیهم أجمعین ـ در کتابهاى فقهى از آن یاد کردهاند. در این مقاله نگاهى
گذرا به مسأله استحباب نماز غدیر در روایات و گفتار فقهاى نامدار شیعه
مىافکنیم.
ید غدیر خم (1)
عید غدیر، یک عید اصیل اسلامى است.
چرا که روز هجدهم ذى الحجه را مسلمانان در سه قرن اول، به این عنوان جشن
مىگرفتهاند. گفتار مقریزى که مىگوید: «اولین بارى که این عید در اسلام
معروف شد، در زمان فرمانروایى معزلدوله على بنبویه، در عراق بود، وى آن را
به سال سیصد و پنجاه و دو هجرى، بوجود آورد و از آن پس، شیعیان این روز را
عید قرار دادند، (2) غیر صحیح و قابل قبول نیست. زیرا مسعودى گفته است:
«فرزندان و شیعیان على رضى الله عنه، این روز را گرامى مىداشتند.» (3) و
این در حالى است که مسعودى شش سال قبل از تاریخى که مقریزى مىگوید، یعنى
به سال سیصد و چهل و شش هجرى، فوت کرده است. فرات بنابراهیم از دانشمندان
قرن سوم، حدیثى را از امام صادق(ع) روایت مىکند که حضرت در آن از آباء
طاهرینش ـ علیهم السلام ـ نقل مىکند : رسول اکرم(ص) فرمود:
«یوم غدیر خم أفضل أعیاد أمتى...»
(روز غدیر از بهترین اعیاد امت من است...) (4)
غدیر دریایى از معارف است. فقه، فرهنگ، کلام، اخلاق و
تفسیر، همه را دارد؛ ولى دریغ که گوهرهایش تا کنون استخراج نشده است، هر
چند دستان سخاوتمند امواج غدیر گاه دانههاى گرانبهایى را به ساحلنشینانش
ارزانى داشته است.
روزهاى سرنوشتساز ملى و عیدهاى شادىبخش و نشاط آفرین
دینى در نظر گاه جامعهها و تمدنهاى زنده و آگاه،هر کدام داراى شکوه و
اهمیت و ارزش ویژهاى است و مردم خردمند و خردورز و آگاه به تناسب نقش هر
یک از این روزهاى تاریخى در نجات و رستگارى و آزادى و رشد معنوى و اجتماعى
آن جامعه و مردم،از دیرباز بر اساس راه و رسم مذهبى و ملى،مردمى و یا
منطقهاى بدان روزها و عیدها بها مىدهند و فرا رسیدن آنها را گرامى
مىدارند و روز شکوهبار«غدیر»و یا عید غدیر از دیرباز در نظر خدا و پیامبرش
و نیز خاندان وحى و رسالت و توحیدگرایان و مسلمانان از ارزش و اهمیت وصف
ناپذیرى بهرهور بوده و هماره به آن سخت بها مىدهند و آن را برترین و پر
شکوهترین عید مذهبى و دینى مىنگرند.
عیین جانشینى براى رهبرى امت اسلامى از مهمترین و عمده
ترین مسایلى بود که پیامبر اکرم در آخرین سال حیات، هنگام بازگشت از حجة
الوداع، به همراهان خویش ابلاغ کرد.
اگر چه این اعلام عمومى، به
فرمان خداوند صورت گرفت، ولى صرف نظر از جنبه آن، مىتوانست حاکى از دغدغه
طبیعى معمار و بنیانگذار مکتب نسبت به آینده امت باشد، این اقدام یک ضرورت
اجتماعى اجتناب ناپذیر بود، و از انتظارات عقلاى عالم به شمار مىآمد و آن
حضرت حتى در زمان حیات خویش از آن مهم غفلت نمىورزید. او مىدانست که
جامعه بى سرپرست مانند رمه بىچوپان که هر لحظه در معرض اختلاف، گسستگى و
هجوم فرصت طلبان است. لذا هر وقت براى جنگ یا غزوهاى از مدینه خارج مىشد،
شهر را بدون امیر و خلیفه وا نمىگذاشت؛ پس هنگامى که سفرى ابدى در پیش رو
داشت، چگونه ممکن بود امت را به حال خود واگذارد. (1)
واقعه عظیم غدیر،شامل مراحل مقدماتى قبل از خطبه و متن
خطبه و وقایعى که همزمان با خطبه اتفاق افتاد و آنچه پس از خطبه بوقوع
پیوست،بطوریکه روایت واحد و متسلسل بدست ما نرسیده است.بلکه هر یک از
حاضرین در غدیر،گوشهاى از مراسم یا قطعهاى از سخنان حضرت را نقل
نمودهاند.البته قسمتهایى از این جریان بطور متواتر بدست ما رسیده است،و
خطبه غدیر نیز بطور کامل در کتب حدیث حفظ شده است.
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما
بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدى القوم الکافرین(67)
در دوره حاکمیت على بنابىطالب(ع) اتفاقا روز عید غدیر با
جمعه مصادف شد. مسلمانان حضور چشمگیرى پیدا کردند و آن حضرت براى اقامه
نماز جمعه و خواندن خطبههاى آن در برابر مردم قرار گرفت. حسین بنعلى(ع)
مىگوید: پنج ساعت از روز گذشته بود[قبل از اذان ظهر]، که پدرم خطبهها را
آغاز کرد. او نخست به حمد و ثناى حضرت حق پرداخت، صفات ربوبىاش را برشمرد،
حاکمیت مطلق را از آن وى دانست، نعمتهایش را مورد توجه قرار داد و بعد
خطاب به مردم فرمود: خداوند تعالى امروز دو عید بسیار بزرگ [جمعه و غدیر]
را براى شما در یک زمان قرار داده است؛ دو عیدى که هر یک فلسفه وجودى دیگرى
را تکامل مىبخشدو به وسیله هر یک هدایت در دیگرى اثر مىبخشد... سپس
فرمود: توحید و ایمان به یگانگى خداوند پذیرفته نمىشود مگر با اعتراف به
نبوت پیامبرش محمد(ص) و دین و شریعت محمد(ص) پذیرفته نمىشود مگر با قبول
ولایت امر کسى که خدا فرمان ولایتش را داده است؛ و همه این امور سامان
نمىپذیرد مگر بعد از توسل و تمسک به اهل ولایت.
با پایان یافتن خطابه،مردم به سوى پیامبر(ص)و امیر
المؤمنین(ع)هجوم آوردند،و با ایشان به عنوان بیعت دست مىدادند و تبریک و
تهنیت مىگفتند.
پیامبر(ص)دستور دادند تا دو خیمه بر پا شود.در یکى
خود جلوس فرمودند و به امیر المؤمنین (ع)دستور دادند تا در خیمه دیگر جلوس
فرماید.مردم دسته دسته در خیمه پیامبر(ص)حضور مىیافتند و پس از بیعت و
تبریک به خیمه امیر المؤمنین(ع)مىآمدند و به عنوان امام و خلیفه بعد از
پیامبرشان با حضرتش بیعت مىکردند و با لقب«امیر المؤمنین»بر آنحضرت سلام
مىکردند،و این مقام والا را تبریک و تهنیت مىگفتند.برنامه بیعت و تهنیت
تا سه روز ادامه داشت و حضرت این مدت را در غدیر اقامت داشتند.
با حلول ماه ذى القعده سال دهم هجرى،رسول گرامى اسلام صلى
الله علیه و آله و سلم تصمیم خود را جهت زیارت خانه خدا و اداى فریضه حج با
مسلمانان در میان نهاد.این خبر به سرعت در شهر مدینه و اطراف آن منتشر
گردید و علاوه بر آن به گوش مسلمانان دیگر که در نقاط مختلف عربستان زندگى
مىکردند رسید،به طورى که در اندک زمان هزاران نفر براى برگزارى فریضه حج
در کنار رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم حاضر شدند.
در بیست و
پنجم ذى القعده کاروان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با شمار زیادى
از مسلمانان که مورخان تعداد آنها را تا صد هزار نفر و یا اندکى بیشتر ذکر
کردهاند،از مدینه به قصد مکه خارج گردید.این عده غیر از کسانى بودند که از
نقاط دیگر عربستان از جمله ساکنان مکه و آبادیهاى اطراف آنبه حج گزاران
ملحق شدند.
صبح آن روز که پیامبر (ص) از مکه حرکت کردند جمعیتى بیش از
یکصد و بیست هزار نفر به همراه آنحضرت به سوى غدیر خم آمدند.
با
رسیدن به منطقه غدیر، حضرت مسیر حرکت را به سمت راست جاده تغییر دادند و
فرمودند تا منادى ندا کند: «همه مردم متوقف شوند و آنانکه پیش رفتهاند باز
گردند و آنانکه پشت سر هستند توقف کنند، تا همه در محل از پیش تعیین شده
جمع شوند». همچنین دستور دادند : «کسى زیر درختان کهنسالى که در آنجا بود
نرود و آن محل خالى بماند» .
آرزوى هر شیعه است که اى کاش زمان به عقب برمىگشت و در
غدیر حاضر بود و با مولایش دست بیعت مىداد و به آنحضرت تبریک مىگفت.اى
کاش امیر المؤمنین علیه السلام اکنون زنده بود،و هر ساله در روز غدیر به
حضورش شرفیاب مىشدیم و با او تجدید بیعت مىکردیم و بار دیگر به او تهنیت
مىگفتیم.
تحقق این آرزو چندان مشکل نیست.زیارت امیر المؤمنین علیه
السلام در نجف اشرف و حضور در حرم مطهر آنحضرت و عرض ادب به ساحت قدس او و
سخن گفتن با او از صمیم جان و باز گفتن این آرزوى قلبى در پیشگاهش از نظر
شیعه،تجدید بیعت حقیقى و تبریک و تهنیت واقعى است .سلام غدیر به آن دوم
شخصیت عالم وجود که صداى ما را مىشنود و پاسخ ما را مىدهد در حکم حضور در
بیابان غدیر و بیعت با دست مبارک اوست.
نامها به سهولت در ذهنها جاى مىگیرند و به راحتى معانى
بلند را منتقل مىکنند بهمین دلیل و دلایل دیگر، نامگذارى روزها و یا
هفتهها یکى از شیوههاى تبلیغاتى مثبت و منفى شده است و مطرح شدن و رواج
پیدا کردن ارزشها یا ضد ارزشها را در پى دارد.
روز مادر، روز کارگر،
روز پاسدار، روز جانباز و روز بهرهورى و هفته دولت و ... نمونههاى
شایستهاى از نامگذارى روزها و هفتهها در جامعه ما هستند. روز جهانى
مستضعفین، روز جهانى قدس، روز آب، روز غذا و ... هم روزهایى است که در سطح
جهانى مطرح هستند و برخى از آنها به برکت انقلاب اسلامى مطرح شدهاند اسلام
هزار و چهارصد سال پیش، از این شیوه براى القاى اندیشههاى نورانى خود و
تثبیت آرمانهاى مقدس الهى، بهره گرفته است.
اسلام علاوه بر اینکه
براى برخى از روزها اسمهاى خاصى مانند عید قربان، عید فطر، روز عرفه و ...
برگزیده بر همه این روزها نام ایام الله نهاده است تا عظمت و قداست این
روزها هر چه بیشتر در ذهن و دل مؤمنان، نقش بسته و موجب تذکر و تنبه آنان
گردد.
اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذارى شده است: یکى حدیث
ثقلین (1) ، که پیامبراکرم(ص) در کمتر از نود روز در چهار مکان آن را به
مردم گوشزد کرد؛ دیگرى حدیث غدیر. مىتوان گفت حدیث دوم مکمل حدیث اول است.
سفارش
بیش از حد پیامبر(ص) در باره قرآن و عترت و نیز اصرار آن حضرت بر امامت و
جانشینى امیرمومنان(ع) نشان دهنده این حقیقت است که حضرت نگران آشوبى بود
که امت اسلامى بعد از وى با آن رو به رو مىشود.
اهمیت دادن به
غدیر، اهمیت دادن به رسالت پیامبرگرامى اسلام(ص) است. ما در این مقاله
واقعه غدیر را از زبان عارفان واقعى غدیر یعنى پیامبر(ص) و امامان
معصوم(علیهم السلام) مورد مطالعه قرار مىدهیم.